قرار نبود بری ومن تنهای تنها بمونم

قرار نبود به جای عشق،من از جدایی بخونم

قرار نبود تنگ غروب بشینم و گریه کنم

قرار نبود ترانه رو بهونه ی اشکام کنم

قرار نبود تنها بری،بری پی کس دیگه

قرار نبود دروغ بگی معنی عشق اونه،اینه

قرار نبود شاخه گلم تو تاریکی ها بپوسه

قرار نبود لبهای تو لب کسی رو ببوسه

قرار نبود یه زندونی توی دست دنیا بشم

قرار نبود عکس تورو پشت یه دیوار بکشم

قرار نبود من بمونم تو این دنیای بی کسی

قرار نبود تو هم بری،پی یه دوست،همنفسی

قرار نبود که مهمون دلم بشی بعدش بری

خودت گفتی که عاشقی،هم اولی هم آخری

قرار نبود این عشق ما بازی زندگی بشه

قرار نبود دل تو از دل تنگم خسته بشه

 

شعر از پرمین



تاريخ : جمعه 28 تير 1392برچسب:, | 18:45 | نویسنده : پرمین |

اصلا" خوشم نمیاد کلتونو بندازید بیاید تو نظرخواهی من به اسم کسی دیگه نظر بده اگه ببینم کسی اینکارو کرده دهت کامپیوترشو...!

حالا خود دانید!امیدوارم دیگه تکرار نشه!این شوخیا وا3 دوران مدرسه بود بچه ها تمومش کنید.خوب نیس آدم با این شوخیا با دل یه دختر بازی کنه با احساسش...



تاريخ : جمعه 28 تير 1392برچسب:, | 18:35 | نویسنده : پرمین |

منو از من نرنجونم.
از این دنیا نترسونم.
تمام دلخوشیهامو
به آغوش تو مدیونم.
اگه دل سوخته‌ای عاشق.
مثل برگی نسوزنم...

منو دریاب که دل‌تنگم.
مدارا کن که ویرونم.
نیاد روزی که کم باشم.
از دو سایه روی دیوار.
به این زودی نگو دیره.
منو دست خدا نسپار.
یه جایی‌ توی قلبت است.
که روزی خونه ی من بود...
به این زودی نگو دیره.
به این زودی نگو بدرود.
پر از احساس آزادی.
نشسته کنج زندونم.
یه بغض کهنه که انگار.
میون ابر و بارونم.
وجودم بی‌ تو یخ بسته.
بتاب سردم زمستونم.
منو مثل همون روزا.
به آغوشت بپوشانم.
یه جایی‌ توی قلبت است.
که روزی خوبه ی من بود.
به این زودی نگو دیره.
به این زودی نگو بدرود



تاريخ : دو شنبه 24 تير 1392برچسب:گوگوش,ترانه زیبا,نگو,بدرود, | 23:2 | نویسنده : پرمین |

هرگز هرگز هرگز بی تو نمی خندم
بی تو بر دل عشقی هرگز نمیبندم
خدا خدا خدایا اگر به کام من جهان نگردانی جهان بسوزانم
اگر خدا خدایا مرا بگریانی من آسمانت را زغم بگریانم
منم که در دل ز نامرادی فسانه ها دارم
منم که چون گل شکفته بر لب ترانه ها دارم
هرگز هرگز هرگز بی تو نمی خندم
بی تو بر دل عشقی هرگز نمیبندم
تو بیا فروغ آرزوها که رنج جستجو را پایان تویی
توبیا که بی تو آه سردم که بی تو موج دردم درمان تویی

منم که در دل ز نامرادی فسانه ها دارم
منم که چون گل شکفته بر لب ترانه ها دارم
هرگز هرگز هرگز بی تو نمی خندم
بی تو بر دل عشقی هرگز نمیبندم
تو بیا فروغ آرزوها که رنج جستجو را پایان تویی
توبیا که بی تو آه سردم که بی تو موج دردم درمان تویی



تاريخ : دو شنبه 24 تير 1392برچسب:ترانه زیبای عهدیه, | 22:10 | نویسنده : پرمین |

این آخرین سلاممه به اون که با من مونده بود

به اون که با چشمای خود،برای من شعری سرود

این آخرین شعر منه،دستای من خسته شدن

واژه ها توی دل من مردن و یخ بسته شدن

این آخرین حرفای من کاش به گوش اون برسه

بدونه که واسه دلم تولد یک نفسه

کاش برگرده کنار من آخرین التماسمه

کاش بدونه که اون هنوز مالک عشق و قلبمه

این آخرین کلام من با این وجود خستمه

هنوز عکس یادگاریش تو قابه و تو دستمه

این آخرین گریه ی من واسه فراق اون شده

آبادی دنیای من با نبودش ویرون شده

این آخرین قطره ی اشک به پای چشمای اونه

دستای سرد من هنوز عاشق دستای اونه

این آخرین فریاد من اسم اونو داد میزنه

میگه نرو پیشم بمون این رسم عاشق بودنه

این آخرین امید من برای پیشش موندنه

نبود اون کنار من مرثیه مرگ رو خوندنه

این آخرین یادگاریم واسه اونه که عاشق بود

یه کم فکر کن میشناسیدش،همون که قلبمو ربود

این آخرین قطره خون دست سرد و خستمه

این آخرین کلام من با این لبای بستمه

این آخرین سکوت من فریاد عاشق بودنه

این آخرین درس عشقو از خود اون آموختنه

این آخرین بیت منه،فکر میکردم عاشقمه

دوسش داشتم،دنیام بودش،این آخرین قافیمه

 

شعر از پرمین محمودنژاد



تاريخ : یک شنبه 16 تير 1392برچسب:, | 14:30 | نویسنده : پرمین |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد
  • یکتا گستر
  • خرید بک لینک